** ترگلِ کردکوی **
یکی از صبح های زیبای پائیزی پس از پیمودن 2 ساعت (از مسیر کردکوی –گنبد) به منطقه ی زیبایی از شهر رامیان رسیدم
(تیمی 27 نفره متشکل از تیم کوهنوردی کردکوی و تیم استانداری گلستان-گرگان-)
مسیر را با هدف رسیدن به منطقه ی جنگلی (دُزدک ) آغاز کردیم.. از همان ابتدای مسیربا میوه های جنگلی بیشماری مواجه شدیم
هوای مطبوع صبح و مسیر سبزو نارجی جنگل به وجدمان آورده و دائما شکر این همه نعمت را بر دل و جانمان جاری می کرد گلهای وحشی میان راه دل هر ببینده ای را می لرزاند و درختان زیبا ، شاهکارِ خلقتمان رابه رخ می کشیدند
کلبه های جنگلی هم هر از گاهی ما را محو تماشا و آرزو می کردند...
هر چه بیشتر مسیر را می پیمودیم بیشتر برایمان سوال میشد که علت نامگذاری این منطقه چه بوده..؟ منطقه ای که سالیانی نه چندان دور روستا بوده و متشکل از سکنه ی بومی
بالاخره به منطقه ی دزدک (یا همان روستای سابق دزدک ) رسیدم. منطقه ای بهشتی، مسطح با چشم اندازی زیبا از شهر رامیان بعد ار صرف غذا و کمی استراحت برآن شدیم اطراف این بهشت زیبا را هم بگردیم منطقه ای سرسبز ، با گیاهان و درختانی انبوه که نشان میداد جای دنجی برای زندگی بوده مشغول گشت و گذار بودیم که خیلی ناگهانی با یکی از اهالی سابق روستای دزدک مواجه شدیم مشتاقانه از ایشان در مورد روستایی که دیگر وجود نداشت پرسیدیم و ار ایشان خواستیم آثار باقی مانده از روستا را نشانمان دهد ایشان گفتند: روستای دزدک 40 سال پیش بر اثر زلزله تخریب شد (تخریبِ کامل روستا به علت گلی بودن خانه ها عنوان شد ) و افزودند: ساکنان پس از مدتی زندگی چادر نشینی با دریافت مبالغی از دولت، روستا را برای همیشه ترک کرده و به رامیان و شهر های اطراف نقل مکان نمودند.
ظاهران تنها آثار باقی مانده ی از روستا، دیواری گلی متعلق به مدرسه و حمامی قدیمی بود که با راهنمایی آقای کوهساری از آن بازدید کردیم البته نوع معماری حمام و خاص بودن نمای داخلش (که تقریبا رو به تخریب بود) از قدمت این مکان خبر می داد
و بلاخره سفر یکروزه ی ما به دزدک هم رو به پایان شد مسیر بازگشت را که می پیمودیم...هنوز این سوال در ذهنم جاری بود... - چرا دُزدک؟
جاتون سبز
Design By : Pars Skin |