سفارش تبلیغ
صبا ویژن


** ترگلِ کردکوی **

 

سه چیز را با احتیاط بردار: قــــــدم، قلــــــم، قســــــــم

 

سه چیز را پاک نگه دار: جســم، لبــــاس ، خیـــــــــــال

 

از سه چیز کار بگیر: عقـــل، هـــمـــت، صبــــــــــــــــــــر

 

از سه چیز خود را نگه دار : افسوس، فریاد، نفرین کردن

 

سه چیز را آلوده نکن : قلـــــب، زبـــــــان، چـــــشــــــــم

 

سه چیز را هیچگـــاه و هیــــــچ وقت فرامـــــوش نکــــن:

 

خـــــدا ، مــرگ ، دوست خوب

 


نوشته شده در سه شنبه 91/10/5ساعت 7:31 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

ترگل

 

  دخترم ترگل از روز اولی که رفته پیش دبستان، شعر آقا پلیسه زرنگه ورد زبونشه پوزخند

  دیشب هم از سر شب ، شعر مربوط به پلیس و فداکاری هاش شون رو برای پدرم

   میخوند (نه اینکه بابابزرگ خودش یه روزی پلیس بوده)

   از قضا وقتی بر می گشتیم خونه تو خیابون چشممون افتاد به ماشین گشت پلیس

   ازم پرسید: این همون آقا پلیسه ست که زرنگه؟ گفتم آره

   صورتشو چسبوند به شیشه ی ماشین و تماشاشون می کرد...

   در همین حال پرسید : همونیه که شبا بیداره؟گفتم اره!

   گفت: همونیه که هوای مارو داره؟ گفتم اره!

   یهو پرسید: همونیه که زبون در می یاره؟

   با تعجب سرم رو برگردوندم یه نیگا به ترگل انداختم و بعد چشم دوختم

  به ماشین پلیس ، دیدم راننده و کناریش دارن واسه ترگل زبون در می یارنجالب بود

 


نوشته شده در سه شنبه 91/8/23ساعت 8:6 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

 

کپورکله

 چند سالی میشه که وقتی دلم این غذا رو میخواد یا دست به دامن

 مادرشوهر میشم یا مامانم...ولی ایندفعه عزمم رو جزم کردم که

 کپور کله ی یلدایی رو به ثبت برسونم!

 این شما و این هم کپور کله:

  ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 91/7/18ساعت 10:44 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

سلام دوستای گلم.... دلم براتون
 تنگ شده بود فراوون...
 جای همتون سبز  !

 جمعه ساعاتم رو سرشار از

 انرژی مثبت پشت سر گذاشتم.

 چرا که بیشتر روزم کنار خانواده
 به  جنگل نوردی تو دل
برگهای پاییزی گذشت...
 گفتم با گذاشتن چند تا عکس خوشگل،
 قسمتی از اون لحظات رو بهتون هدیه کنم:
پاییز 
پاییز
راستی! خوردن میوه های جنگلی اونم میون
جنگل با این هوای مطبوع واقعا چسبید
میوه جنگلی

مهمترین بخش اونروز حضور یه

 وروجک دوست داشتنی بود که

صداشمیکردیم: کوهنوردکوچولو!!

ترگل

اینم کوهنورد کوچولوی قصه ی ما.

 دخترم ترگل

 
 
 
 

نوشته شده در دوشنبه 90/9/21ساعت 3:8 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

 یادگاری از استاد حسابداری( آقای عسگری):

 - این سه الف را به خاطر بسپار: احترام به خود... احترام به دیگران... احساس مسئولیت در کارها.

- امید داشتن، یعنی باور اینکه خداوند درست در لحظه ی مناسب وارد عمل خواهد شد.

 - فرصت های خوب گوش کردن را یاد بگیریم. بعضی وقتها فرصت آهسته در میزند.

 - جوانی ستاره ایست که یکبار در آسمان عمر میدرخشد. پس قدر آن  را بدانیم.

 - برای رسیدن به هر چیزی بهایی باید برداخت . بهای پیروزی هم استقامت است.

 - خداوند نه برای خورشید، نه برای زمین، بلکه برای گل هایی که می فرستد چشم براه پاسخ است.

 - من لیاقت بهترین را دارم و با لطف خداوند بزرگ به آنها خواهم رسید.

 - خداوند در رنجی که میکشیم با ما سخن میگوید.

 - انسان همان چیزی است که باور دارد.

 - کسی که کاری نمی کند، اشتباه نمی کند و کسی که اشتباه نمی کند. چیزی یاد نمی گیرد.

 - نظم و ترتیب اولین قانون تکامل است.

 - با دیگران کمتر بگو... با خودت بسیار!!

 - آنچه که هستی هدیه خداوند به توست و آنچه که میشوی هدیه ی تو به خداوند است...پس بی نظیر باش


نوشته شده در دوشنبه 90/5/3ساعت 10:59 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

ترگل 4 ساله شد

سلام دوستای گلم. خوبید همه؟ اشتباه نکنید! وبلاگم 4 ساله نشده!

اونی که 4 سالش شده دخترمه (( ترگل))

ترگل

 تنها دخترم وامید زندگیم 4 تیر کاملا چهار سالش میشه

ترگل

      فقط کافیه یه بار ببینیدش و باهاش صحبت کنید!

      عاشقش میشید از بس که نمکی و شیرینه.

ترگل

    خیلی فکر کردم که روز تولدش براش چیکار کنم؟

    که یاد وبلاگم افتادم که با اسم خودش زیبا شده 

   همینجا با تمام وجودم به قشنگترین بهانه ی زندگیم میگم:

  ** دخترم ترگل دوست دارم و تولدت مبارک**

 


نوشته شده در یکشنبه 90/3/29ساعت 11:49 صبح توسط یلدا نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin