• وبلاگ : ** ترگلِ کردکوي **
  • يادداشت : تولدي ديگر
  • نظرات : 3 خصوصي ، 15 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام....
    واقعا واژه اي كه اين روزها زياد به چشم مي خورد همين واژه دلتنگي و احساس تنهايي و ...
    راستي چرا بسيارى از مردم امروز با اين ‏كه در ميان توده‏ هاى عظيمى از جمعيّت‏ هاى انسانى زندگى مى‏ كنند، و دوستان و آشنايان فراوانى دارند، باز احساس تنهايى جانكاهى آن ها را رنج مى ‏دهد؟
    فكر مى‏ كنند هيچ كس نيست كه وجود آن ها را درك كند، اصلًا مثل اين‏كه يك موجود «زيادى» در اين جهان هستند، زندگى براى آنها بى ‏مفهوم و بى‏ هدف است؟
    از خودشان گريزانند، از ديگران نفرت دارند، نسبت به هر حادثه بدبينند و يا لااقل بى‏ تفاوتند؟
    با اطمينان بايد گفت، همه اين پديده‏ هاى روحى به خاطر اين است كه يك واقعيّت بزرگ را از دست داده ‏اند، يك حقيقت مهم را فراموش كرده ‏اند و به دنبال آن در اين بيراهه ‏هاى زندگى سرگردان مانده‏ اند. شايد خيال مى‏ كردند اين حقيقت كهنه شده است، يا اصولًا نيازى به آن نيست، و توجّه به آن هيچ‏گونه ضرورتى ندارد، لذا آن را به دست فراموشى سپردند، آن حقيقت بزرگ همان «خدا» است،
    پاسخ

    مطلبت زيبا بود...ممنون