سفارش تبلیغ
صبا ویژن


** ترگلِ کردکوی **

اشعار فوق بر گرفته از اشعار آقای هزار جریبی ست

انشا...در سری دوم اشعار عامیانه و کوچه بازاری رو قرار میدمگل تقدیم شما

 

بِیه دِنیا ره پاک ماتم بَییتـــــه

بَدی تا خرتیکِ آدم بَییــــــتـه

همه ی دل و جان دِ غم بییته

گِنا، تا قاله ی عالم بییتـــــــه


Beye-denya-re-pak-matem-bayite

Badi-ta –xertik- e- adem-bayite

Hame –ye-del-o-jan-de-gam-bayite

Gena-ta-qalle-ye-alem-bayite


 بیا که تمام دنیا را غم گرفته اســـــــــــت

بدی ، تا گلوگاه آدم رسیده اســـــــــــــــت

دل و جان انباشته ی اندوه اســـــــــــــــت

گناه، به بالاترین قله ی هستی رسیده است


ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 91/7/5ساعت 3:12 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

کتاب

 نویسنده: جیمز آلن

 مترجم: گیتی خوشدل


 خلاصه و کوتاه  از کتاب:


 * آدمی خداوندگار ارباب و اندیشه

 * آدمیان نه انچه را که آرزومندند، بلکه آنچه را که سزاوارند جذب میکنند

 * همیشه به سوی چیزی جذب میشوید که که در نهان به آن عشق می ورزید

 * همان را بدست می آورید که برایش میکوشید نه بیشتر نه کمتر

 * سازنده و آفریننده ی خویشتن وشکل دهنده ی محیط

 * آدمی ، نه آنچه را که آرزو می کند بلکه آنچه را که حق اوست به دست می آورد.

 فقط زمانی آرزوها و دعاهایش مستجاب میشود که با اندیشه ها و اعمالش یکی باشد

 * صاحبان رویا نجات دهندگان جهانند

 * رویایی که در ذهنتان تجلیل میکنید و آرمانی که بر تاج وتخت دلتان مینشانید بنا کننده ی زندگیتان

 است، چنان خواهید شد

 * آرام جان ، یکی از گوهر های زیبای فرزانگیست.بیش از مدارا باید خواستش!

 *  آدمی تنها خردمند و آنکس که اندیشه هایش را در کف اختیار گرفته است

 * اندیشه ی درست یعنی : تسلط، اقتدار...به دلتان بگویید آرام.ساکت باش!

 * انسان معمار تقدیر خویش است

 

 

 


نوشته شده در یکشنبه 90/7/3ساعت 12:7 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

 دوستای گلم

 تشکر از همه ی شما عزیزان به خاطر تبریکات گرمتون .

 شعری که آپ میکنم تقدیم به همه ی دوستانی که

 اینروزها منتظر نتایج امتحاناتشون هستند.



 بیست

 آن نهایت غرور مدرسه...افتخار بچه ها... پادشاه سر زمین غصه ها

 سایه ای که هیچ وقت ... روی کارنامه ام نمی نشست!

 من  رفوزه می شدم. جای من به اصطلاح، گوشه ی سیاه کوزه ها..

 البته...جای دنج و ساکتی ست.

 خلوتی برای شعر وشاعری

 از سر و صدای هر جه بیست که بگذریم... کارنامه ام همیشه گند بود!

 گوش من پر از صدای سرزنش

 ( دور درس ومدرسه از این به بعد خط بکش...

  کو؟ کجاست آن کتاب و کیف و دفترت؟ خاک بر سرت!!)

 در خیال من ولی...هشت ارتفاع کارنامه ام، قلهبود

 پنج خنده دارو چاق و چله بود

 دو شبیه سه پله پله بود

 هفت من دو بال داشت... آرزوی پر کشیدن محال داشت

 یک درخت بود...گر چه باورش برای معلمم همیشه سخت بود

 واقعا چهار و شش دو جوجه نیستند؟ جوجه های کوچکی که هر دو باز

 آن نوک طلایشان. توی کارنامه ای که هست چند دانه صفر برایشان!

 در کلاس، پشت نیمکت که نه!  روی پاره های ابر می نشستم و شعر مینوشتم و

 باد هم به جای من نمی رسید...

 از تمام درس ها... تک به تک، نمره های بد. نمره های تک

 گاه صفر میگرفتم و هیچ کس به پای من نمیرسید...       (حسین تولایی)




 


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/15ساعت 2:16 صبح توسط یلدا نظرات ( ) |

نارگیل

 

na 

 یک ضرب المثل قدیمی میگوید:

 میمون پیر، دست اش  را داخل نارگیل نمی کند!

 در هندوستان شکارگران برای شکار میمون سوراخ کوچکی ایجاد میکنند.

 یک موز در آن می گذارند و زیر خاک پنهانش میکنند.

 میمون دستش را به داخل نارگیل می برد و به موز چنگ می اندازد،

 اما دیگر نمیتواند دستش را بیرون بکشد چون مشتش از دهانه سوراخ خارج نمی شود.

 فقط به این خاطر که حاضر نیست میوه را رها کند در این جا،میمون درگیر یک جنگ ناممکن

 معطل میماند و سر انجام شکار میشود.

 همین ماجرا،دقیقا در زندگی ما هم رخ میدهد.

 ضرورت دستیابی به به چیزهای مختلف در زندگی مارا زندانی آن چیزها میکند.

 در حقیقت متوجه نیستیم که از دست دادن بخشی از چیزی، بهتر است تا از دست دادن کل

 آن چیز..... در تله گرفتار می شویم اما از چیزی که بدست آورده ایم، دست نمی کشیم

 خودمان را عاقل می دانیم، اما (از ته دل می گوییم)

میدانیم که این رفتار یک جور حماقت است!!

                                                                                       

   منبع: کتاب دومین مکتوب


نوشته شده در شنبه 89/12/7ساعت 4:14 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

بهترین راه برای گفتن خدایا دوستت دارم این است که

 زندگی کنیم در لحظه اکنون و بیشترین تلاشمان را بکنیم

       میثاق

بهترین راه برای گفتن خدایا شکرت این است

 که گذشته را رها کنیم و در زمان حال زندگی کنیم

                                ((کتاب چهار میثاق))

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/11/27ساعت 10:20 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |

با سلام.

5 سخن در مورد(ازدواج- خانواده- ادب و احترام )از 5 بزرگوار با یه توضیح مختصر از این بزرگان براتون میذارم.

مناسبتش هم به خاطرروز 14 آبان روز فرهنگ عمومی و 17 آبان سالگرد ازدواج (حضرت علی و حضرت فاطمه)

روز ازدواج هست. امیدوارم بخونید و براتون مفید باشه  

 

(( ازدواج – فرهنگ عمومی – اطلاعات عمومی ))


 ** کسانی که ازدواج را سر سری می انگارند عمرو زندگی را باخته اند. ( تولستوی) 

- تولستوی نویسنده اشراف زاده روسی در قرن نوزدهم و دهه اول قرن بیستم بود.

در سال1828 میلادی در (یاساناپولینا) متولد شد.

لقب کنت داشت و ثروتش بی حساب بود ولی به هنر ادبیات دل بست و به طبقه محرومان پیوست و

 در همه آثار خود از طبقه عامه دفاع کرد.

(جنگ و صلح، آناکارنینا ورستاخیز) سه اثر مهم او محسوب میشوند. ویدر سال 1910 میلادی درگذشت.

 ** بشر موجودی است اجتماعی وازدواج عالی ترین وسیله  ایجاد اجتماع است.( گالیله )

- گالیله فیزیکدان و ستاره شناس بلند پایه ایتالیایی در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی در سال 1564میلادی در

 ( پیزا ) قدم به عرصه وجود گذاشت.

تحصیلاتش در پزشکی و ریاضیات بود ولی بعد ها به نجوم و علم ستاره شناسی پرداخت. اولین دوربین آسمانی را

او اختراع کرد و مبتکر نظریه گردش زمین

به دور خورشید بود. گالیله پس از 78 سال زندگی سراسر تحقیق و تدریس در سال 1642 میلادی جان سپرد.

 ** هر کس خانوادهای دارد که احترام اجتماعی او بسته به آن است. ( دکتر طه حسین )

- دکتر طه حسین، ادیب، محقق و نویسنده بزرگ مصریست. در سال 1889 میلادی در ناحیه ای به نام(ماتاقا)

  در مصر علیا متولد شد. در سه سالگی نابینا شد.

 تحصیلاتش را با آموختن قران شروع کرد و در سال 1902 میلادی در 21 سالگی به دانشگاه الازهرا رفت. طبعی تند

و سرکش داشت ولی تا درجه دکترا پیش رفت

.وی مدتی وزیر فرهنگ مصر بودو در سال 1973 میلادی پس از 84 سال زندگانی را بدرود گفت.

  ** ادبدریست که بشربه روی احساسات خود باز کرده است.( دانته )

- دانته (آلیگیری) نویسنده و سیاستمدار و ایتالیایی در سال 1265 میلادی در (فلورانس) قدم به عرصهوجود گذاشت.

خانواده اش از سرشناسان فلورانس بودند

و به همین جهت تحصیلات وسیعی کرد و از همین تحصیلات در آثار خود مخصوصا اثر جاودانی(کمدی الهی) استفاده فراوان برد.

دانته بارها به مقامات سیاسی رسید

و زندگانی پر ماجرایی را سپری کرد. مرگ او به سال 1331 میلادی اتفاق افتاد.


 **...وبلاخره مولوی بزرگوار(می فرماید):

بی ادب تنها نه خود را داشت بد                             بلکه آتش بر همه آفاق زد

- مولوی(جلاالدین) محمد نام داشت.پدرش (بهاءالدین ولد) از عرفا ومشایخ روزگار بود.مولانا مولوی

 در سال 604 هجری قمری در بلخ متولد شد.

عمرش همه به تحصیل و و تدریس سپرسی شد.مرشد و مراد او شمس تبریزی  بود و دو شاگرد معروف او

(حسام الدین چلبی و صلاح الدین زرکوب) نام داشتند.

 مثنوی ودیوان شمس وفیه مافیه از آثار عمده ی اوست. مولانا جلاالدین در سال 672 میلادی درگذشت.


                              منبع:کتاب بزرگان چه گفته اند؟(حبیب ا... شاملویی)

                                                                                                     

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/8/17ساعت 12:20 صبح توسط یلدا نظرات ( ) |

تفاوتهای راست دستها و چپ دست ها

 

پژوشگران اسپانیایی در تحقیقات خود نشان دادند که افراد چپ دست، خوبی های دنیا را در نقطه مقابل راست دست ها می بینند

محققان دانشگاه گراندا با بازنگری تعداد زیادی ار مطالعات مربوط به راست دست ها دریافتند دستی که افراد با آن می نویسند نگاه

آنها را نسبت به دنیا تغییر میدهد و میتواند روی روش این افراد در دیدن مفاهیمی چون خوبی و بدی تأثیر بگذارد، به طوری که

چپ دست ها خوبی دنیا را در سمت چپ و راست دست ها آن را در طرف مخالف می بینند.

بر پایه این تحقیقات، تجربیات ادراکی وحرکتی به طور اجتناب ناپذیری با دستی که قدرت بیشتری دارد،ارتباط دارند و تا حد

چشمگیری روی چگونگی نگاه ما به دنیا و درک مفاهیمی چون چون خوبی و بدی اثر می گذارند.

چپ دست ها در اقلیت قرار دارند و تنها حدود 10 درصد از جمعیت جهانی را تشکیل می دهند.

چپ دستی به دلیل قدرت بیشتر نیمکره راست مغز است، در حالی که در راست دستی، قدرت نیمکره چپ بیشتر است.

اغلب گفته میشود که این تفاوت مغزی موجب میشود که چپ دست ها باهوش تر و خلاق تر از راست دستها باشند و اینفکر                                                                                       

از این ناشی شده است که بسیاری از هنرمندان و نوابغ گدشته از چپ دست ها بوده اند.

در گذشته تصور میشد که که دست چپ در راست دست ها به عنوان یک دست از کار افتاده و بی مصرف است و تمام قدرت

و توانایی فرد در دست راست بوده است.

به دلیل در اقلیت بودن این افراد،از نظر فرهنگی، پیشداوری های زیادی درباره چپ دست ها می شود.

اکنون این محققان اسپانیایی در برسی های خود نشان دادند که چپ دست ها (( چشم انداز چپ)) دنیا را دارند.

تحقیقات گذشته دانشمندان دانشگاه استانفورد نشان می داد زمانی که از یک چپ دست خواسته می شود اشیاء یا افراد

را با یک مفهوم ذهنی مثبت در فضای یک نمودار قرار دهد، آنها را در سمت چپ قرار می دهد، در حالی که مفاهیم منفی

را در سمت در سمت راست میگذارد، اما راست دست ها مفاهیم مثبت ومنفی را در جهت مخالف قرار میدهند.

همچنین در یک نقاشی اشیا و افرادی که طرف چپ چیده می شوند،از نظر یک چپ دست همیشه مثبت هستند، در حالی که

برای راست دست ها منفی به نظر میرسند.

این محققان در این خصوص توضیح دادند به نظر میرسد که راست نماد خوبی و چپ نماد بدی است.

این در حالیست که تجربه حسی –حرکتی چپ دست ها موجب می شود که نماد های آنها در نقطه مقابل باشد و برداشت های

مثبت و منفی صرفا قراردادهای ذهنی تلقی می شوند.         

 Shine.com : منبع   

 

 

12

 دلیل خوب برای دویدن آرام و طولانی

1- بهبود فعالیت فکری              10- بهبود عمل گوارشی

2- افزایش بافت استخوانی           11- بهبود گردش خون

3- افزایش طول عمر                12- کاهش اضافه وزن

4- غلبه بر افسردگی

5- تقویت سیستم تنفسی

6- کاهش چربی خون تا حد طبیعی

7- تقویت قلب

8- خواب راحت وعمیق

9- تنظیم فشار خون

 

 


نوشته شده در یکشنبه 89/8/2ساعت 2:47 صبح توسط یلدا نظرات ( ) |

عشق چیست؟

شخصی به همسرش میگوید:

من عاشق تو هستم و بدون تو نمیتوانم زندگی کنم:

اما این عشق نیست گرسنگی ست

شما نمی توانید در آن واحد هم کسی را دوست بدارید و

هم بی تابانه نیازمندش باشید.

عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را

آزاد می گذارد تا خودش باشد.در عشق

اجباری نیست. عشق یعنی امکان انتخاب به معشوق دادن.

برای آنکه کسی یا چیزی را بدست آوری

رهایش کن!                    * اندرو متیوس *


  

 ای بنده

کجا دنبال من می گردی؟

نه زیارتگاه و نه تندیس

و نه هیچ سکونت گاهی

نه در معبد و نه در مسجد

ونه در هیچ جای مقدس دیگری...

من نزدیک توام ای بنده، نزدیک توام

اگر در جستجویی من باشی

در یک لحظه مرا میابی،

به حرفی که میگویم گوش فرا بده

من در اعتقادات تو هستم

... من نه در مناجاتم و نه در ریاضت و نه در روزه گرفتن

من نه در آیین پرستشم و نه در نیایش،

من نه در زندگی ام و نه در مرگ،

نه در آسمانم نه در غارم نه در طبیعت...

من در هیچ جایی سکونت ندارم

اگر در جستجوی من باشی

 دارم خیلی ساده بهت میگم:

یک لحظه مرا می یابی

ای بنده من نزدیک توام.من در اعتقادات توام.

نزدیکتم

 لقمان 

روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو سه پند میدهم

که اگر آنها را به کار بندی در جهان کامروا شوی

اول اینکه سعی کنی در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری

دوم اینکه سعی کن در بهترین بستر و رخنخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان که این سه پند شنید

به وی گفت: ای پدر ما خانواده ای بسیار فقیر هستیم.

من میتوانم این کارها انجام دهم؟

لقمان حکیم سر تکان داد و چنین پاسخ داد:

-اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری

هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را میدهد

-اگر بیشتر کار کنی و کمی کمی دیرتر بخوابی

در هر جا که خوابیده ای احساس میکنی بهترین خوابگاه جهان است.

-و اگر با مردم دوستی کنی در قلب آنها جای می گیری

و آن وقت بهترین خانه های جهان از آن توست

                                                                                                                                                           عشق

                                                                                                                        به درختان مینگرم... و درخت می شوم

                                                                                                                           به ستاره های آسمان می نگرم و ستاره می شوم

                                                                                                                                                            تکه ابری میشوم

                                                                                                                                                  باران میشوم...می بارم

                                                                                                                                             به هر چه نگاه می کنم. همان می شوم

                                                                                                                  من آنچه را که نگاهم جمع می کند. بر صفحه کاغذ  میریزم.     *بوبن*

 

     شاید امروز اخرین روزی باشد که بتوانم به تو بگویم دوست دارم

     

  

 

                                                                                                                       

 

 

ا

 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/6/22ساعت 3:18 صبح توسط یلدا نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin